تجاوز شرعي
مرد فحش ميدهد. زن فرياد ميكشد. مرد فرياد ميكشد. زن به اتاق ميگريزد. مرد به سمتش حملهرو ميشود. زن به گوشهاي پناه ميبرد. مرد سيلي ميزند. زن گريه ميكند. … . شب هنگام، مرد به كنار زن ميآيد، او را در آغوش ميگيرد. زن تحمل عطر تنش را ندارد. مرد ميبوسدش. زن تحمل بوسههايش را ندارد. مرد بدون توجه پيش ميرود، زن ديگر تحمل بدن خود را به كه عطر مرد آغشته شده را ندارد. زن اما چارهاي ندارد. همچون عروسكي، بي هيچ واكنش و علاقه، تمكين ميكند.
زن خسته است. مرد اما سر حال است. زن بي حس است. مرد اما روز خوبي را پشت سر گذاشته. زن به خوابي عميق احتياج دارد. مرد اما پايان خوشي هم براي اين روز ميخواهد. زن چشمانش را ميبندد. مرد دستانش را به گرد زن حلقه ميزند. زن خودش را به خواب ميزند. مرد بي توجه ادامه ميدهد. زن بغض ميكند. مرد متوجه نميشود. زن بدنش را منقبض ميكند. زن با اكراه به طرف مرد بر ميگردد. زن از ترس گريز مرد به زن ديگر، تمكين ميكند.
دخترك 13 سال دارد. با گيسواني بلند و زيبا و چهرهاي كودكانه و معصوم. دخترك مطابق سنت و رسم با پسر 22 ساله ازدواج ميكند. دخترك نميداند معني زن و شوهري چيست. نميداند بچه از كجا ميآيد. نميداند روابط جنسي يعني چه و توقع ندارد شب اول مردي را لخت تحت نام شوهر ببيند. دخترك خردسال است و هنوز در هواي بازيهاي كودكي. وقتي مرد به سراغش ميآيد، وقتي مرد عريان در برابرش قرار ميگيرد، دخترك ميترسد،گريه ميكند،فرار ميكند. روز بعد، مرد، دخترك را در اتاقي حبس ميكند و شب هنگام به سراغش ميرود. روي شمين پرتش ميكند. پاهاي دخترك را ميگيرد و با طناب، يك پايش را به جايي ميبندد و پاي ديگرش را به جايي ديگر. دخترك فرياد ميزند. التماس ميكند. مرد اما … . حالا دخترك بزرگ شده و از شوهر متجاوزش فرزندان مشروعي دارد. حالا اين زن با آسيبهاي رواني جدي، با مصرف روزانه قرصهاي آرامبخش، مادر است. مادري كه هميشه تمكين كرده است.
در جوامعي مثل ايران، به دليل بافت اجتماعي و فرهنگي كه از آن برخوردارند، نگرش به زن، نگرش قيم به صغير است. نگرشي خاص جوامع مرد سالار. که زن را حتی بر بدن خود مختار نمی بیند و اصرار دارد برای حتی خصوصی ترین روابط وی نیز تصمیم بگیرد. تصمیمگیری ها تا انجا پیش میرود که زن را وسیله ای برای لذت مرد شناخته و او را قانونا مجبور به همخوابگی با مردی میکند که صرفا به دلیل یدک کشیدن نام شوهری تسلط همه جانبه بر زندگی زن دارد. این همخوابگی جنبه مشروع دارد و وقتی زن به عقد مرد در می اید دیگر مهم نیست در پس دیوارهای خانه چه روی میدهد و تحت نام حرمت خانواده و خصوصی بودن روابط بسیاری از تجاوزات اتفاق می افتد....
منبع:www.edalat2010.blogfa.com
زن خسته است. مرد اما سر حال است. زن بي حس است. مرد اما روز خوبي را پشت سر گذاشته. زن به خوابي عميق احتياج دارد. مرد اما پايان خوشي هم براي اين روز ميخواهد. زن چشمانش را ميبندد. مرد دستانش را به گرد زن حلقه ميزند. زن خودش را به خواب ميزند. مرد بي توجه ادامه ميدهد. زن بغض ميكند. مرد متوجه نميشود. زن بدنش را منقبض ميكند. زن با اكراه به طرف مرد بر ميگردد. زن از ترس گريز مرد به زن ديگر، تمكين ميكند.
دخترك 13 سال دارد. با گيسواني بلند و زيبا و چهرهاي كودكانه و معصوم. دخترك مطابق سنت و رسم با پسر 22 ساله ازدواج ميكند. دخترك نميداند معني زن و شوهري چيست. نميداند بچه از كجا ميآيد. نميداند روابط جنسي يعني چه و توقع ندارد شب اول مردي را لخت تحت نام شوهر ببيند. دخترك خردسال است و هنوز در هواي بازيهاي كودكي. وقتي مرد به سراغش ميآيد، وقتي مرد عريان در برابرش قرار ميگيرد، دخترك ميترسد،گريه ميكند،فرار ميكند. روز بعد، مرد، دخترك را در اتاقي حبس ميكند و شب هنگام به سراغش ميرود. روي شمين پرتش ميكند. پاهاي دخترك را ميگيرد و با طناب، يك پايش را به جايي ميبندد و پاي ديگرش را به جايي ديگر. دخترك فرياد ميزند. التماس ميكند. مرد اما … . حالا دخترك بزرگ شده و از شوهر متجاوزش فرزندان مشروعي دارد. حالا اين زن با آسيبهاي رواني جدي، با مصرف روزانه قرصهاي آرامبخش، مادر است. مادري كه هميشه تمكين كرده است.
در جوامعي مثل ايران، به دليل بافت اجتماعي و فرهنگي كه از آن برخوردارند، نگرش به زن، نگرش قيم به صغير است. نگرشي خاص جوامع مرد سالار. که زن را حتی بر بدن خود مختار نمی بیند و اصرار دارد برای حتی خصوصی ترین روابط وی نیز تصمیم بگیرد. تصمیمگیری ها تا انجا پیش میرود که زن را وسیله ای برای لذت مرد شناخته و او را قانونا مجبور به همخوابگی با مردی میکند که صرفا به دلیل یدک کشیدن نام شوهری تسلط همه جانبه بر زندگی زن دارد. این همخوابگی جنبه مشروع دارد و وقتی زن به عقد مرد در می اید دیگر مهم نیست در پس دیوارهای خانه چه روی میدهد و تحت نام حرمت خانواده و خصوصی بودن روابط بسیاری از تجاوزات اتفاق می افتد....
منبع:www.edalat2010.blogfa.com